شریک، همیشه شریک است
دو نفر با هم سفر میکردند که یکی از آنها تبری را روی زمین دید. همسفرِ مرد گفت: «چه چیز خوبی یافتیم.»
نویسنده: ازوپ
بازنویسی: اس. ای. هندفورد
برگردان: حسین ابراهیمی (الوند)
بازنویسی: اس. ای. هندفورد
برگردان: حسین ابراهیمی (الوند)
دو نفر با هم سفر میکردند که یکی از آنها تبری را روی زمین دید. همسفرِ مرد گفت: «چه چیز خوبی یافتیم.»
مردی که تبر را دیده بود، گفت: «نگو یافتیم، بگو یافتی.»
اندکی بعد کسانی که تبر را گم کرده بودند، به جستوجوی تبر به آن دو رسیدند. مردی که تبر را برداشته بود با دیدن صاحبان تبر، گفت: «تبر شما را ما برداشتیم.»
همسفر مرد بلافاصله به او گفت: «از آنجا که هنگام یافتن تبر مرا در مالکیت آن شریک نکردی، نگو یافتیم، بگو یافتم.»
اگر از ثروت و سعادت خود سهمی به دوستانمان ندهیم، آنها نیز به هنگام سختی یاور ما نخواهند بود.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِی و دیگران؛ (1392)، افسانههای مردم دنیا (جلدهای 9 تا 12)، ترجمهی حسین ابراهیمی (الوند) و دیگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
مردی که تبر را دیده بود، گفت: «نگو یافتیم، بگو یافتی.»
اندکی بعد کسانی که تبر را گم کرده بودند، به جستوجوی تبر به آن دو رسیدند. مردی که تبر را برداشته بود با دیدن صاحبان تبر، گفت: «تبر شما را ما برداشتیم.»
همسفر مرد بلافاصله به او گفت: «از آنجا که هنگام یافتن تبر مرا در مالکیت آن شریک نکردی، نگو یافتیم، بگو یافتم.»
اگر از ثروت و سعادت خود سهمی به دوستانمان ندهیم، آنها نیز به هنگام سختی یاور ما نخواهند بود.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِی و دیگران؛ (1392)، افسانههای مردم دنیا (جلدهای 9 تا 12)، ترجمهی حسین ابراهیمی (الوند) و دیگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}